بالونهای جاسوسی؛ از انقلاب فرانسه تا آسمان آمریکا
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۰۳۴۴۳
پیش از پرداختن به این حادثه، این پرسش مطرح میشود که آیا بالونهای رصدی یا جاسوسی تاریخچه دیرینه دارند یا در سالهای اخیر شاهد پرواز اینگونه بالونها بودهایم؟
از انقلاب فرانسه تا جنگ جهانی و جنگ داخلی آمریکا
بالون رصدی، نوعی بالن است که به عنوان سکوی هوایی برای جمعآوری اطلاعات و شناسایی توپخانه استفاده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابتدا بالونهای جاسوسی با هیدروژن پر میشدند؛ بالونها پاکتهای پارچهای پر از گاز هیدروژن بودند که ماهیت قابل اشتعال آن منجر به نابودی صدها بالون شده بود. بالونهای جاسوسی پس از جنگ جهانی اول اغلب با هلیوم غیرقابل اشتعال پر میشدند تا از پیامدهای انفجاری بالقوه هیدروژن جلوگیری شود.
در جنگ داخلی آمریکا، ارتشهای کنفدراسیون و اتحادیه از بالونهای بسته برای مشاهده حرکات سربازان استفاده و آنها را رصد میکردند. یکی از این بالونها به قایقی متصل بود که نسخه اولیه یک ناو هواپیمابر بود. در مورد دیگری میتوان به ۹ هزار بالون ژاپنی حامل بمب اشاره کرد که ۶ هزار مایل در سراسر اقیانوس آرام به سمت آمریکا حرکت کردند. ۲۸۵ بالون ژاپنی در ایالتهای میشیگان، وایومینگ و تگزاس پیدا شد.
در اروپا، آمریکاییها از بالونهای بدون اتصال به نام «K-ships» برای رصد و موارد معدودی برای حملات استفاده میکردند. آمریکاییها در شوروی نیز از این بالونها استفاده کردند. آنها جاهطلبانه بالونهایی سبک ساختند که نزدیک به فضا حرکت میکرد و تجهیزاتی الکترونیکی و دوربینهای راه دور را به همراه داشت. این بالونها بدون نیاز به خدمه، میتوانستند قلمرو دشمن را رصد کنند.
هدف آمریکا از پرواز این بالونها بر فراز شوروی، رصد سلاحهای هستهای آن کشور بود اما شوروی در مدت یک ماه توانست آنها را که حدود ۵۰۰ بالون بود پایین آوردهدف آمریکا از پرواز این بالونها بر فراز شوروی، رصد سلاحهای هستهای آن کشور بود اما شوروی در مدت یک ماه توانست آنها را که حدود ۵۰۰ بالون بود پایین آورد و معترض به نقض فاحش حریم هوایی خود توسط آمریکا شد. به دلیل ترس و نگرانی آمریکاییها از شوروی، آنها ارسال بالونهای جاسوسی بر فراز این کشور را متوقف کردند.
در نمونه دیگری، «گردان ۳۲۰ بالون رگبار» یک واحد آمریکایی آفریقاییتبار، نخستین گردان بالون رگباری بود که در فرانسه فرود آمد. این بالونها براساس گزارش موزه ملی جنگ جهانی دوم در نیواورلئان، بالونهای بدون سرنشین بودند که کابلهای آنها خطری برای هواپیماها ایجاد میکرد و آنها به اجبار در ارتفاع بالاتر پرواز میکردند و در نتیجه، کارایی رگبار و بمباران را کاهش میداد.
استفاده از این بالونها به افغانستان نیز کشیده شد. آمریکا در افغانستان با بالونهایی مجهز به دوربینهای فیلمبرداری مادون قرمز و رنگی که به هواگرد معروف بود، حضور دائمی داشت و خشم مردم افغانستان را به دلیل تصرف و تعدی در زندگی آنها و کشتهشدن زنان و کودکان غیرنظامی، برانگیخته بود.
هراس آمریکا از مشاهده بالونها
اینکه چرا آمریکا که خود برای جاسوسی و رصد از این بالونها در جنگهای متعدد استفاده کرده، از حضور یک بالون بر فراز آسمان خود بیمناک شد و آن را سرنگون کرد و بازتاب گستردهای در جهان داشت را باید در سخنان مقامهای کاخ سفید جستوجو کرد.
«جو بایدن» رئیسجمهوری آمریکا درباره این بالونها گفت آنها ساختار جاسوسی دارند و در تلاش برای پیداکردن مکانهای حساس کشور هستند.
به گفته وی، همه تلاشها برای مخفی نگهداشتن بالونها آن هم در ارتفاع بالا، با این هدف بوده و به دلیل اینکه بالون چینی به راحتی در معرض دید مردم قرار گرفت و مردم آن را در آسمان دیدند، دولت آمریکا تصمیم به سرنگونی آن گرفت. در حالیکه بالونهای چینی پیش از این سه بار در دوران دولت ترامپ و یکبار در زمان حضور بایدن در کاخ سفید از ایالات متحده عبور کرده بودند.
پرسشی که مطرح شده این است که چرا بالون چینی پس از گذران مسافتی طولانی در حریم هوایی آمریکا که چند روز هم طول کشید، از سوی نیروی هوایی ایالات متحده نابود شد؟
این پرسش جمهوریخواهان و حتی برخی از اعضای دموکرات کنگره از بایدن بوده و برای این اتفاق، به بایدن معترض شدهاند. در این زمینه بایدن به آنها پاسخ داد: «از آنجا که مسیر را میدانستیم، توانستیم از سایتهای حساس در برابر جمعآوری اطلاعات محافظت کنیم. به ارتش دستور دادم بالون جاسوسی را پس از عبور از فضای ایالات متحده به محض ایمن شدن، ساقط کنند. رئیس جمهوری آمریکا از نیروی هوایی خواست منتظر بمانند تا بالون به اقیانوس برسد و سپس نسبت به نابودی آن اقدام کنند؛ آنها دلیل این کار را نگرانی از ریختن آوارهای آن در مناطق مسکونی بیان کردند.
واکنش چین به اتهام جاسوسیبودنِ بالون
پکن اصرار دارد که این بالونها فقط برای جمعآوری اطلاعات هواشناسی استفاده میشود به به صورت تصادفی به حریم هوایی ایالات متحده وارد شده است. چین حتی واشنگتن را به اقدامات بیشتر تهدید کرد اما واکنش پنتاگون این بود که بالونها قابل کنترل بوده و میتواند مسیر خود را تغییر دهد و این شیء بر فراز مناطق حساسی که کلاهکهای هستهای در آن نگهداری میشود پرواز کرد. مقامهای آمریکا تاکید کردند حق آنها بوده که بالون را ساقط کنند زیرا بالون چینی حاکمیت ایالات متحده بر حریم هوایی خود را نقض کرده و مغایر با قوانین بینالمللی است.
«لیند ستد» کارشناس روابط ایالات متحده و چین بر این باور است که بالونها به احتمال زیاد برای جمعآوری اطلاعات در مورد قابلیتهای هستهای پنتاگون استفاده شده است. مقامهای ایالات متحده اعلام کردند که تلاشها برای بازیابی بقایای بالون بزرگی که در چهارم فوریه ساقط شد به پایان رسیده است.
بر اساس اعلام فرماندهی شمالی ایالات متحده، تصمیم برای پایاندادن به جستوجوی اجسام ساقطشده بر فراز آلاسکا و دریاچه هورون اتخاذ شد. ایالات متحده و کانادا «جستوجوهای سیستماتیک هر منطقه را با استفاده از قابلیتهای مختلف، از جمله تصاویر و حسگرهای هوابرد، حسگرهای سطحی و بازرسی انجام دادند. نیروی دریایی بقایای بالون را پیدا و بازیابی کرده و در حال تحویل آن به افبیآی است. کارشناسان ضدجاسوسی آنچه از بالون باقیمانده را در آزمایشگاه افبیآی در ویرجینیا بررسی خواهند کرد.
نیروی دریایی آمریکا بقایای بالون را پیدا و بازیابی کرده و در حال تحویل آن به افبیآی است. کارشناسان ضدجاسوسی آنچه از بالون باقیمانده را در آزمایشگاه افبیآی در ویرجینیا بررسی خواهند کرد«کامالا هریس» معاون رئیسجمهوری آمریکا در گفتوگو با شبکه انبیسی اعلام کرد که بالون چینی برای جاسوسی بوده و اطمینان داشتند که پکن از آن برای جاسوسی از مردم آمریکا و مکانهای نظامی و هستهای استفاده میکرد. به گفته وی، استراتژی کاخ سفید برای ساقط کردن بالون، در خطر آسیبرساندن به غیرنظامیان آمریکایی و توانایی حفظ بالون برای بررسی تحقیقی نقش دارد.
هریس در مورد تأثیرات بالون بر روابط ایالات متحده و چین گفت، دولت بایدن قصد دارد دیدگاهش را نسبت به روابط دو کشور حفظ کند؛ در واقع رقابت استقبال میشود اما «تضاد و تقابل» خیر. «این روابط قرار نیست تغییر کند اما به طور حتم آن بالون مفید نبود، به همین دلیل است که ما آن را ساقط کردیم. اما روابط و سیاست ما در برابر چین همان چیزی است که بوده.»
مقامهای آمریکا و چین پس از این ماجرا با هم دیدار کردند. این دیدار در حاشیه نشست امنیتی مونیخ انجام شد.
«ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این زمینه در بیانیهای گفت: «وزیر مستقیماً از نقض غیرقابل قبول حاکمیت و قوانین بینالمللی ایالات متحده توسط بالون نظارتی چین در حریم هوایی سرزمینی ایالات متحده صحبت و تأکید کرد که این اقدام غیرمسئولانه هرگز نباید دوباره تکرار شود».
آمریکا حتی سفر «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه خود به پکن را به تعویق انداخت زیرا بالون جاسوسی، نقض آشکار حاکمیت و قوانین بینالمللی بود و بایدن گفت انتظار دارد با «شیجینپینگ» رئیسجمهوری چین در مورد بالون صحبت کند؛ «ما به پایان این ماجرا خواهیم رسید اما بابت ساقط کردن آن بالون هرگز عذرخواهی نمیکنم.»
تاثیر انهدام بالون چینی در روابط واشنگتن و پکن
برای بسیاری از کارشناسان، این حادثه به طور قابل توجهی روابط واشنگتن و پکن را بدتر کرده است.
به گفته «لیندستد» کارشناس روابط ایالات متحده و چین، «روابط پیش از این کاملاً متشنج بود و هر دو کشور در تلاش بودند نوعی تنشزدایی را دنبال کنند. به نظر میرسد لحظه تنشزدایی در حال از بین رفتن است. برخی میگویند روابط بدتر از گذشته است.»
تحلیلگران بر این باورند که ممکن است برخی اقدامات تلافیجویانه دیگر بین ایالات متحده و چین مانند افزایش تعرفه بر برخی کالاها وجود داشته باشد. در حالی که ایالات متحده بهدنبال بازیابی باقیماندههای بالون چینی است، پرسشهای زیادی باقی میماند؛ از جمله اینکه: آیا این واقعاً یک بالون جاسوسی بود و در تلاش بود چه اطلاعاتی را جمعآوری کند؟ اگر بالون چینی جاسوسی و غیرمفید بوده، پس سه شیء دیگری که پس از آن در آسمان آمریکا منفجر شد چه بود؟ بشقاب پرنده بود؟
بایدن: هیچ مدرکی مبنی بر وجود اشیاء پرنده غیرطبیعی در آسمان وجود ندارد و جامعه اطلاعاتی هنوز در حال ارزیابی بوده و بعید است با بالون جاسوسی چینی مرتبط باشد«جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در نشست مطبوعاتی در پاسخ به این پرسش گفت: ما در حال بازیابی باقیماندههای مربوط به این سه شیء در شرایط بسیار سخت آلاسکا تا بیابان یوکان و آبهای عمیق دریاچه هورون هستیم. وی گفت: پیدا کردن آنها کاری بسیار دشواری است و نمیتوانم قول دهم که پاسخی قطعی خواهیم داد یا خیر. ما نمیدانیم آنها چه هستند.
از سویی دیگر، یک باشگاه بالوندوستهای آماتور مستقر در ایالت ایلینوی گفته، یکی از بالونهایش آخرین بار همان روز موقعیت خود را بر فراز آلاسکا گزارش کرده و دیگر خبری از آن نداریم. پس از ساقطکردن سه شیء مرموز، بایدن گفت آنها احتمالا بالون جاسوسی نیستند و به شرکتهای خصوصی یا موسسههای تحقیقاتی در حال مطالعه آبو هوا تعق دارند.
به گفته رئیسجمهوری آمریکا، هیچ مدرکی مبنی بر وجود اشیاء پرنده غیرطبیعی در آسمان وجود ندارد و جامعه اطلاعاتی هنوز در حال ارزیابی بوده و بعید است با بالون جاسوسی چینی مرتبط باشد. این اشیاء مرموز هرچه هستند بالونهای مفیدی بودند و مشارکت در تحقیقات علمی مشروع را داشتند اما امنیت مردم آمریکا از هر چیزی برای من مهمتر است و به همین دلیل آنها را ساقط کردیم چون ارتفاع این بالونها در ارتفاع ۴۰ هزار فوتی و یا پایینتر بود و تهدیدی برای هواپیماهای غیر نظامی بود.
بایدن به صراحت حضور بیگانگان را رد کرد اما هنوز نمیتواند بگوید چه کسی پشت این اشیاء پرنده ناشناس است.
منابع:
https://www.newscientist.com/article/۲۳۵۸۹۵۵-chinese-spy-balloon-everything-we-know-after-us-recovers-wreckage
https://www.euronews.com/۲۰۲۳/۰۲/۰۷/chinese-balloon-saga-everything-you-need-to-know-about-the-spy-crisis
https://www.nytimes.com/۲۰۲۳/۰۲/۰۳/us/spy-balloon-history.html
https://www.usatoday.com/story/news/politics/۲۰۲۳/۰۲/۱۷/chinese-spy-balloon-biden-ufos-what-we-know/۱۱۲۸۱۴۶۲۰۰۲
پژوهش پژوهش بینالملل ۰ نفر برچسبها چین دولت آمریکا جو بایدن بالون پنتاگونمنبع: ایرنا
کلیدواژه: چین دولت آمریکا جو بایدن بالون پنتاگون چین دولت آمریکا جو بایدن بالون پنتاگون رئیس جمهوری آمریکا ایالات متحده و چین بالون های جاسوسی جمع آوری اطلاعات بالون ها بالون جاسوسی هسته ای حریم هوایی بالون چینی جنگ جهانی اف بی آی بر فراز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۰۳۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
فرارو- الیزابت اکانومی؛ رئیس بخش مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی آمریکا است. او مشاور ارشد وزیر بازرگانی چین در دولت بایدن و عضو ارشد در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ در حال حاضر جاهطلبی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین برای دوباره شکل بخشیدن به جهان غیر قابل انکار است. او میخواهد شبکه اتحادهای واشنگتن را منحل کرده و آن چه از آن تحت عنوان "ارزشهای غربی" یاد میکند را از نهادهای بین المللی حذف نماید. او میخواهد دلار جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهانی را از دست بدهد. در نظم چند قطبی جدید مدنظر شی، نهادها و هنجارهای جهانی تحت تاثیر مفاهیم چینی در مورد امنیت و توسعه اقتصادی مشترک، ارزشهای چینی درباره حقوق سیاسی تعیین شده توسط دولت و فناوری چینی قرار خواهند گرفت. در آن شرایط چین دیگر نیازی به جنگ برای رهبری نخواهد داشت و در هدف تعیین شده شی، نقش محوری چین تضمین خواهد شد.
شی در سخنرانی دسامبر گذشته خود گفته بود: "چین یک کشور بزرگ با اعتماد به نفس، باز و فراگیر است که بزرگترین بستر همکاریهای بین المللی را ایجاد نموده و راهنمای اصلاح نظام بین المللی بوده است". او مدعی شد که برداشت اش برای نظم جهانی "جامعهای با آینده مشترک برای بشر" از "ابتکار عمل چینی" به "اجماع بین المللی" تبدیل شد و با اجرای چهار برنامه چینی تحقق مییابد: ابتکارعمل کمربند و جاده، ابتکارعمل توسعه جهانی، ابتکارعمل امنیت جهانی و ابتکارعمل جهانی تمدن.
در خارج از چین چنین سخنرانیهای دلپذیری عموما به خصوص از جانب مقامهای امریکایی نادیده گرفته میشوند. علت مشخص است: به نظر میرسد تعداد زیادی از برنامههای چین در حال شکست یا عقب نشینی هستند. بسیاری از همسایگان چین به واشنگتن نزدیک میشوند. هم چنین اقتصاد چین متلاطم است. علاوه بر آن سبک دیپلماسی گرگ جنگجو ممکن است شی را راضی کند، اما از این طریق چین تعداد دوستان اندکی در خارج از کشور به دست خواهد آورد.
پیشنهادهای چین به بسیاری از کشورهایی که از نظم کنونی ناامید هستند و به حاشیه رانده شدهاند قدرت میبخشد. ابتکارعملهای چین توسط یک استراتژی عملیاتی جامع با منابع خوب و منضبط پشتیبانی میشوند. این موضوع باعث جلب حمایت کشورهای غیر دموکراتیک از چین از طریق عضویت در سازمانهای چند جانبه شده است. چین موفق شده خود را عامل تغییرات خوشایند نشان داده و در عین حال ایالات متحده را به عنوان مدافع وضعیت موجودی که کمتر کسی آن را دوست دارد نشان دهد.
دستور بازی پکن با یک چشم انداز کاملا تعریف شده از نظم جهانی دگرگون شده آغاز میشود. دولت چین خواهان سیستمی است که نه تنها بر اساس چند قطبی گرایی بلکه براساس حاکمیت مطلق ساخته شده باشد. امنیت از این دیدگاه ریشه در اجماع بین المللی و منشور سازمان ملل دارد. حقوق بشر تعیین شده توسط دولت بر اساس شرایط هر کشور خواهد بود و توسعه به عنوان "کلید اصلی" برای همه راه حلها قلمداد میشود. در چنین ایده آلی از سوی چین جهان شاهد پایان سلطه دلار آمریکا خواهد بود. این دیدگاه به گفته پکن در تضاد کامل با سیستمی است که ایالات متحده از آن حمایت میکند.
پکن مدعی است که چشم انداز ترسمی آن کشور منافع اکثریت مردم جهان را پیش میبرد. چشم انداز چین طوری طراحی شده است که تقریبا برای همه کشورها قانع کننده باشد. کشورهایی که دموکراتیک نیستند انتخابهای شان تایید خواهد شد. کشورهایی که دموکراتیک هستند، اما در زمره قدرتهای بزرگ نیستند صدای بیشتری در نظام بین الملل به دست خواهند آورد و سهم بیش تری از مزایای جهانی شدن خواهند داشت. حتی قدرتهای اصلی دموکراتیک نیز میتوانند به این موضوع فکر کنند که آیا سیستم فعلی برای مقابله با چالشهای امروزی مناسب است یا آن که چین چیز بهتری برای ارائه دارد.
شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهادهای چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال میکنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.
برای بیش از دو دهه چین به "مفهوم امنیتی جدید" اشاره کرده است که هنجارهایی مانند امنیت مشترک، تنوع سیستم و چند قطبی گرایی را در بر میگیرد. در سالیان اخیر چین به این باور رسیده که توانایی پیشبرد چشم انداز خود را به دست اورده است. به همین منظور شی در اولین دهه زمامداری خود برنامههای جهانیای را ارائه کرد از جمله ابتکارعمل کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، ابتکارعمل توسعه جهانی در سال ۲۰۲۱ و ابتکارعمل جهانی امنیت در سال ۲۰۲۲ میلادی. هر یک از آن ابتکارعملها به نحوی در پیشبرد تحول نظام بین المللی و مرکزیت چین در آن نقش دارند. برنامه ابتکارعمل کمربند و جاده بستری برای پکن بود تا ضمن استفاده از ظرفیت مازاد صنعت ساخت و ساز چین به نیازهای زیرساختی اقتصادهای نوظهور و با درآمد متوسط رسیدگی کند.
ابتکارعمل توسعه جهانی به طور گسترده تری بر توسعه جهانی تمرکز دارد و چین را کاملا در جایگاه راننده قرار میدهد. چین در این راستا از طریق سازمانهای همکاری مشترک از پروژههای در مقیاس کوچک حمایت میکند که به کاهش فقر، اتصال دیجیتال، تغییرات آب و هوا و سلامت و امنیت غذایی میپردازند. این اقدام اولویت پکن برای توسعه اقتصادی به عنوان مبنایی برای حقوق بشر را ارتقا میدهد. برای مثال، یک سند دولتی در مورد این برنامه کشورهای دیگر را متهم میکند که "مسائل توسعه را با تاکید بر حقوق بشر و دموکراسی" به حاشیه رانده اند.
ابتکارعمل امنیت جهانی به عنوان سیستمی برای ارائه "خرد چینی و راه حلهای چینی" برای ترویج "صلح و آرامش جهانی" قلمداد شده است. به گفته شی هدف از این ابتکارعمل آن است که از کشورهایی حمایت شود که ذهنیت جنگ سرد و یکجانبه گرایی را رد میکنند و معتقد به حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت بوده و از عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر حمایت میکنند. در پشت این لفاظیها واقعیت آن است که چنین ابتکارعملی با هدف پایان دادن به سیستمهای اتحاد ایالات متحده، ایجاد امنیت به عنوان پیش شرط توسعه و ارتقای حاکمیت مطلق و امنیت تفکیک ناپذیر طراحی شده است یا این تصور که امنیت یک کشور با هزینه دادن دیگر کشورها تامین نشود. چین و روسیه از این مفهوم برای توجیه حمله روسیه به اوکراین استفاده کردهاند و استدلال میکنند که حمله مسکو به اوکراین برای متوقف کردن ناتو که در حال گسترش قلمرو به سوی روسیه بود امری ضروری بوده است.
با این وجود، استراتژی شی سال گذشته و با انتشار طرح تمدن جهانی در ماه مه ۲۰۲۳ تکمیل شد و این ایده را پیش میبرد که کشورهایی با تمدن و سطوح توسعه متفاوت مدلهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی خواهند داشت.
این استراتژی مدعی است که دولتها حقوق را تعیین میکنند و هیچ کشور یا مدلی وظیفه کنترل گفتمان حقوق بشر را ندارد. همان گونه که "کین گانگ" وزیر خارجه سابق چین گفت:"هیچ مدل واحدی برای حمایت از حقوق بشر وجود ندارد". بنابراین، از دیدگاه چینی یونان با سنتهای فلسفی و فرهنگی و سطح توسعه خاص خود ممکن است تصور و عملکرد متفاوتی نسبت به چین نسبت به حقوق بشر داشته باشد، اما از دید زمامداران چین هر دو به یک اندازه معتبر هستند. رهبران چین سخت کار میکنند تا کشورها و موسسات بین المللی را وادار به پذیرش چشم انداز جهانی خود کنند. استراتژی آنان چند سطحی است: انعقاد قراردادهای مهم با کشورها، ادغام ابتکارعملها یا اجزای آنها در سازمانهای چند جانبه و گنجاندن پیشنهادات آنها در نهادهای حاکمیتی جهانی.
چین برخلاف ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در منابع دیپلماتیک لازم برای بازاریابی ابتکارعملهای خود انجام میدهد. آن کشور بیش از هر کشور دیگری سفارتخانه و دفاتر نمایندگی در سرتاسر جهان دارد و دیپلماتهای چینی اغلب در کنفرانسها سخنرانی میکنند و جریانی از مقالات را در مورد ابتکارعملهای مختلف چین در رسانههای خبری محلی منتشر میکنند.
این دستگاه دیپلماسی توسط شبکههای رسانهای چینی به همان اندازه گسترده حمایت میشود. برای مثال، CGTN شبکه خبری بین المللی چین دو برابر شبکه خبری امریکایی "سی ان ان" دفاتر خارجی دارد و "شین هوا" سرویس خبری رسمی چین بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر جهان دارد.
کارشناسان آلمانی فاش ساختند که فناوری هواوی باعث مسدود شدن وب سایتها در ۱۷ کشور جهان شده است. هرچه دولتها هنجارها و فناوریهای چینی که آزادیهای سیاسی و مدنی را سرکوب میکنند بیشتر بپذیرند پکن بیشتر میتواند حقوق بشر جهانی در نظام بین المللی کنونی را تضعیف کند.
علاوه بر این، شی نقش دستگاه امنیتی چین را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک افزایش داده است. ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در حال انجام مانورها با تعداد فزایندهای از کشورها و ارائه آموزش به نظامیان در سراسر جهان است. برای مثال، سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ مقام نظامی ارشد را از تقریبا ۵۰ کشور آفریقایی و اتحادیه آفریقا برای شرکت در سومین مجمع صلح و امنیت چین و آفریقا به پکن دعوت کرد.
چین استراتژی خود را با صبور بودن و فرصت طلبی تقویت کرده است. پکن منابع انبوهی را برای ابتکارعملهای خود فراهم میکند و به دیگر کشورها درباره تداوم حمایت بلند مدت خود اطمینان خاطر میدهد و مقامهای چینی را قادر میسازد تا در صورت بروز فرصتها به سرعت عمل کنند. برای مثال، پکن برای اولین بار نسخهای از ابتکارعمل جاده ابریشم سلامت را در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، اما توجه کمی به آن جلب شد. با این وجود، در سال ۲۰۲۰ آن کشور از پاندمی کووید-۱۹ برای دمیدن جان تازهای به آن پروژه استفاده کرد. شی نطق مهمی در مجمع جهانی بهداشت ایراد کرد و چین را به عنوان مرکزی برای منابع پزشکی معرفی کرد.
ابتکارعمل کمربند و جاده چشم انداز ژئواستراتژیک و اقتصادی را در بسیاری از مناطق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و به طور فزایندهای در آمریکای لاتین تغییر داده است. برای مثال، هواوی ۷۰ درصد از تمام قطعات زیرساخت مخابراتی اینترنت نسل چهارم آفریقا را فراهم میکند.
بخشی از این که چرا تلاشهای پکن در حال گسترش است به این موضوع ارتباط دارد که سیستم کنونی تحت رهبری ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان محبوبیت ندارد. آن کشور سابقه خوبی در مواجهه با چالشهای جهانی مانند پاندمی ها، تغییرات آب و هوایی، بحرانهای بدهی یا کمبود مواد غذایی ندارد که همگی به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد سیاره تاثیر میگذارند. بسیاری از کشورها بر این باورند که سازمان ملل و نهادهای آن از جمله شورای امنیت توزیع قدرت در جهان را به اندازه کافی بازتاب نمیدهند. نظام بین الملل نیز توانایی حل مناقشات طولانی مدت یا جلوگیری از منازعات جدید را اثبات نکرده است و ایالات متحده به طور فزایندهای خارج از نهادها و هنجارهایی که به ایجاد آنها کمک کرد عمل میکند: اعمال تحریمهای گسترده بدون تایید شورای امنیت، کمک به تضعیف نهادهای بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و در دوران دولت ترامپ خروج از توافقهای جهانی.
سرانجام، چارچوب بندی دورهای واشنگتن از نظام جهانی به عنوان سیستمی که بین خودکامهها و دموکراسیها تقسیم شده است بسیاری از کشورها از جمله برخی از کشورهای دموکراتیک را از خود بیگانه میکند.
حتی اگر چشم انداز چین به طور کامل محقق نشود آن کشور میتواند از این نارضایتی برای دستیابی به پیشرفت قابل توجهی در تحقیر مادی نظام بین المللی فعلی استفاده کند مگر آن که جهان جایگزین معتبری داشته باشد.
بنابراین، ایالات متحده باید به شدت حرکت کند تا خود را به عنوان نیرویی برای تغییر سیستم معرفی نماید. . دورنمای امریکا باید با پیشبرد یک انقلاب اقتصادی و تکنولوژیکی آغاز شود که چشم انداز دیجیتال، انرژی، کشاورزی و سلامت جهان را به شیوههایی فراگیر تغییر دهد و به رفاه جهانی مشترک کمک نماید. واشنگتن برخی از بلوکهای سازنده این چشم انداز را از طریق شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و مشارکت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی به کار گرفته است.
اقتصادهای نوظهور و کشورهای غیر دموکراتیک از چشم انداز امریکا طرد شده اند. در نتیجه، واشنگتن باید ترتیبات منطقهای مشابه آن چه را که با شرکای آسیایی و اروپایی خود ایجاد کرده برای آن کشورها نیز در دستور کار قرار دهد. کشورهای بیش تری باید وارد شبکههایی شوند که واشنگتن ایجاد میکند تا زنجیرههای تامین قوی تری ایجاد کند مانند آن چه که توسط قانون تراشه ایجاد شده است. هم چنین، برای کشورهایی مانند کامبوج و لائوس که از ترتیبات موجود مرتبط مانند چارچوب هند و اقیانوس آرام کنار گذاشته شده اند باید راهی به منظور عضویت در نظر گرفته شود. این کار باعث میشود ردپای توسعه امریکا گسترش یافته و مسیر متفاوتی را در مقابل مسیر چین به دیگر کشورها ارائه دهد.
هوش مصنوعی یک فرصت منحصر به فرد برای ایالات متحده ارائه میکند تا رویکردی جدید و فراگیرتر را نشان دهد. همان طور که کاربردهای کامل آن مورد توجه قرار میگیرد هوش مصنوعی به هنجارهای بین المللی جدید و نهادهای بالقوه جدید نیاز دارد تا اثرات منفی آن را محدود کنند. ایالات متحده باید با کشورهایی غیر از متحدان و شرکای سنتی خود برای تدوین مقررات هوش مصنوعی وارد تعامل شود. این تلاش مستلزم آن است که واشنگتن به طور موثرتری از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایالات متحده استفاده کند همان طور که چین از شرکتهای دولتی و بخش خصوصی خود برای پیشبرد ایتکارعمل هایش استفاده کرده است.
در نهایت، برای جلوگیری از اصطکاک غیر ضروری ایالات متحده باید به تثبیت روابط ایالات متحده و چین از طریق تعریف زمینههای جدید همکاری، گسترش تعامل جامعه مدنی، کاهش لفاظیهای بی مورد خصمانه، مدیریت استراتژیک سیاست خود در قبال تایوان ادامه دهد.
چین درست میگوید: نظام بین المللی نیاز به اصلاح دارد". با این وجود، پایههای این اصلاح به بهترین وجه در صراحت، شفافیت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری رسمی است که مشخصههای دموکراسیهای مبتنی بر بازار در جهان است. نوآوری جهانی و خلاقیت لازم برای حل چالشهای جهان در جوامع باز به بهترین وجه رشد میکند. شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی رسمی پایه و اساس رشد اقتصادی سالم و پایدار جهانی است و نظام کنونی اتحادها اگرچه برای تضمین صلح و امنیت جهانی ناکافی است، اما به مدت بیش از هفت دهه به جلوگیری از وقوع جنگ بین قدرتهای بزرگ جهان کمک کرده است. چین هنوز نتوانسته اکثریت مردم کره زمین را متقاعد کند که نیات و توانایی هایش برای شکل دادن به قرن بیست و یکم مورد نیاز است.